خودکار قرمزه باباش می میره تا چهل روز مشکی می نویسه. حیف نان آستین کوته پوشیده بوده، یه نفر بهش گیر می ده این چیه پوشیدی؟ حیف نان می گه: تو به روح اعتقاد داری؟ می گه بله. حیف نان می گه ری...دم تو روحت، هوا گرمه خوب! بچه یه اصفهاني شکم درد مي گيره ميبرنش بيمارستان دکتره بعد از عمل از اتاق عمل مياد بيرون، ميگه: عمل با موفقيت انجام شد و ما اين سکه 5 ريالي رو از شکم بچه در آورديم. اصفهانيه ميره جلو ميگه آقاي دکتر اول 5 ريال ما رو بدين حسابمون با هم قاطي نشه حیف نان سوار سمند می شه، صدای یه زن میاد که می گه: درب خودرو باز است. حیف نان درو می بنده می گه: بستم. حالا هر جا قایم شدی بیا بیرون جایگر! حیف نان توی کوپه قطار به سمت مشهد میرفته، به روبروییش میگه: به سلامتی از مشهد بر میگردید؟ به آقای خوش غیرت مسیج می زنن که زنتو با یه نفر دیگه دیدن. می گه اه... حالم از اس ام اس تکراری به هم می خوره! به حیف نان ميگن با وطن جمله بساز ميگه: من رفتم حمام و تنم رو شستم بهش ميگن نه با ( ط ) دسته دار باشه. حیف نان ميگه: اتفاقاً با طي دسته دار تنمو شست كمترين ميزان آمار طلاق متعلق به حلزون هاست چون نه مشكل خانه دارند نه ماشين به حیف نان مي گن سفر حج چطور بود مي گه عالي، خيابوناش تميز، برجاش بلند، ماشينا همه اخرين مدل، يه جاي ديدني هم داشت كه خيلي شلوغ بود من نرفتم. حیف نان يه كدو تنبل ميخره، ميزارتش كلاس تقويتي. يه روز يه معلمه از دانش آموزش مي پرسه در آينده مي خواهيد چه کاره شويد؟ احمد ميگه: مي خوام خلبان بشم. رامين ميگه: مي خوام دکتر بشم . سارا ميگه: مي خوام يه مادر خوب بشم. رضا ميگه: مي خوام درآينده به سارا کمک کنم. اگه گفتین تو محل کی به همه محرمه؟؟؟ خوب معلومه لبنیاتی سر کوچه چرا؟؟ چون به همه محل شیر میده. حیف نان به تاكسي ميگه آقا چند ميگيري منو برسوني به راه آهن؟ راننده ميگه 1000 تومن . حیف نان مي پرسه واسه چمدونام چند مي گيري؟راننده ميگه هيچي. حیف نان ميگه پس چمدونام رو ببر من هم اومدم به بنده خدا ميگن: سبز ليمويي رو توصيف كن. ميگه: شما آبي آسماني رو در نظر بگير، جيش كن توش! يه روز حیف نون با زنش ميره دكتر ميگه: آقاي دكتر ما بچه دار نمي شيم! دكتر: چند وقته ازدواج كرديد؟ حیف نون : يك هفته است! دكتر با عصبانيت : اوني كه گرفتي زنه زودپز كه نيست! حیف نون تو مشهد بچش گم ميشه نذر مي كنه و ميگه: يا امام رضا دستم به دامنت، بچم پيدا بشه، ديگه غلط كنم بيام مشهد! حیف نون ميره خواستگاری، بابای عروس بهش ميگه اون گلی که زدی به يقت خارش اذيتت نمي کنه؟ حیف نون ميگه خارش که نه، ولی گلدونش که تو شلوارمه خیلی اذیتم می کنه! حیف نون به زنش ميگه اگه بچمون پسر بود اسم باباي منو ميذاريم، اگه دختر بود اسم باباي تو رو! مي دوني اگه حیف نون يه نارنجک انداخت طرفت بايد چي کار کني؟ ... بايد ضامن شو بکشي پرت کني طرف خودش! يارو ريش پروفسوري داشته، ميره پيش رفيقاش و ميگه: هر سوالي دارين امروز بپرسين، فردا ميخوام ريش هامو بزنم! حیف نون يه سگ فلج داشته، هر وقت دزد ميومده، سگه رو مي گذاشته توي فرغون و دنبال دزده ميدويده! به حیف نون ميگن چي شد كه زن گرفتي؟ ميگه راستش ما ديديم تو زندگي هيچي نشديم، گفتيم لااقل داماد بشي حیف نون يه زمين مي خره به ابعاد 2 سانت در 8 كيلو متر.بهش ميگن با زمينت مي خواي چي كار كني ميگه: مي خواهم ماكاروني بكارم. حیف نون با کليد گوششو تميز ميکنه گردنش قفل ميشه! جملات زیبا و اس ام اس های عاشقانه توصيه من به جوانان سه چيز است 1. كار و 2. كارو 3. كار اديسون آدما مثل يه كتاب مي مونن كه تا وقتي تموم نشن براي ديگران جذابن پس سعي كن خودتو جلوي ديگران تند تند ورق نزني تا زود تموم بشي براي اينكه وقتي تموم بشي مطمئن باش مي رن سر يه كتاب ديگه جك كانفيلد می گويد : �ديوانگي� ادامه دادن همان رفتار هميشگي و انتظار داشتن نتيجه متفاوت است هرچه قفس تنگ تر باشد، آزادي شيرين تر به نظر مي رسد مردان شجاع فرصت مي آفرينند و ترسوها و ضعيفان منتظر فرصت مي نشينند افتادن در گل و لاي ننگ نيست ، ننگ اين است که آنجا بماني هرگاه احساس کردي که گناه کسي آنقدر بزرگ است که نميتواني او را ببخشي بدان که اشکال از کوچکي روح توست، نه از بزرگي گناه او محبت مثل سکه مي مونه که اگه بيفته تو قلک قلب نميشه درش آورد اگرم بخوايي درش بياري بايد اون بشکني هر گاه خدا تو رو بر لب پرتگاهي هدايت کرد، برو ، چون يا تو رو از پشت مي گيره يا پرواز کردن رو يادت مي ده اگر تمام شب را در حسرت از دست دادن خورشيد سر كني لذت ديدن ستاره ها را هم از دست مي دهي ميدوني اين چيه؟! ( ) ( ) ( ) ( ) ( ) () اين دل منه که روز به روز برات تنگ تر مي شه هميشه انقدر ساده نرو و مگذر لااقل نگاهي به پشت سرت کن...! شايد کسي در پي تو مي دود و نامت را باصداي بي صدايي فرياد مي زند...! و تو... هيچ وقت او را نديده اي باران نمي شوم که نگويي : با چه منتي خود را به شيشه مي کوبد تا پنجره را باز کنم و نيم نگاهي بيندازم ابر مي شوم که از نگراني يک روز باراني هر لحظه پنجره را بگشايي و مرا در آسمان نگاه کني جايي که ازدواج بدون عشق باشد حتماً عشق بدون ازدواج نيز خواهد بود. خوشبختي مثل يك توپ است وقتي در حركت است به دنبالش مي دويم و وقتي ايستاده است به آن لگد مي زنيم كسی می تواند در پای عشق بميرد كه پيش از آن زندگی در پيش چشم های وی مرده باشد . وقتي دل تنگ شدي به ياد بيار کسي رو که خيلي دوستت داره، وقتي نا اميد شدي به ياد بيار کسي رو که تنها اميدش تويي. وقتي ساکت شدي به ياد بيار کسي رو که به شنيدن صداي تومحتاجه هيچ كس به اندازه ابلهي كه زبانش را نگه مي دارد به يك مرد عاقل شباهت ندارد |
No comments:
Post a Comment