| موضوع ایمیل : چند داستان خواندنی و پند اموز داستان اول : شما در مقابل مشکلات چگونه اید؟  با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید... سه ظرف را روی آتش قرار دادیم. در یکی از ظرفها هویج در دیگری تخم مرغ و در دیگری قهوه ریختیم و پس از 15 دقیقه: هویج که سفت و محکم بود نرم و ملایم شد. تخم مرغ که شل و وارفته بود سفت ومحکم شد دانه های قهوه در آب حل شدند و آب رنگ و بوی قهوه گرفته است. حالا فرض کنید آبی که در حال جوشیدن است مشکلات زندگیست. شما در مقابل مشکلات چگونه اید؟ مثل هویج سخت و قوی وارد مشکلات می شوید ودر مقابل بسیار خسته میشوید امیدتان را از دست داده وتسلیم می شوید. هیچ وقت مثل هویج نباشید...! با قلبی ملایم وحساس وارد میشوید وبا یک قلب سخت وبی احساس خارج میشوید از دیگران متنفر میشوید و همواره تمایل به جدال دارید. هیچ وقت مثل تخم مرغ نباشید…! در مقابل مشکلات مثل قهوه باشید. آب قهوه را تغییر نمیدهد. قهوه آب را تغییر میدهد. هر چه آب داغتر باشد طعم قهوه بهتر میشود…! پس بیایید در مقابل مشکلات مثل قهوه باشیم ما مشکلات را تغییر دهیم. نگذاریم مشکلات ما را تغییر دهد. از طعم قهوه تان لذت ببرید… داستان دوم : پندی از سقراط حکیم  روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود . علت ناراحتی اش را پرسید . شخص پاسخ داد : در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم . سلام کردم. جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم. سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟ مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است. سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد. آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟ مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود . سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟ مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم. سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی . آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟ و آیا کسی که رفتارش نا درست است ، روانش بیمار نیست ؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکری و روان نامش غفلت است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند. پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده. بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است. داستان سوم : مدیریت جالب  روزي مدير يكي از شركتهاي بزرگ در حاليكه به سمت دفتر كارش مي رفت چشمش به جواني افتاد كه در كنار ديوار بيکار ايستاده بود و به اطراف خود نگاه ميكرد. جلو رفت و از او پرسيد: «شما ماهانه چقدر حقوق دريافت مي كني؟» جوان با تعجب جواب داد: «ماهي 2000 دلار.» مدير با نگاهي آشفته دست به جيب شد و از كيف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: «اين حقوق سه ماه تو، برو و ديگر اينجا پيدايت نشود، ما به كارمندان خود حقوق مي دهيم كه كار كنند نه اينكه يكجا بايستند و بيكار به اطراف نگاه كنند.» جوان با خوشحالي از جا جهيد و به سرعت دور شد. مدير از كارمند ديگري كه در نزديكيش بود پرسيد: «آن جوان كارمند كدام قسمت بود؟» كارمند با تعجب از رفتار مدير خود به او جواب داد: «او پيك پيتزا فروشي بود كه براي كاركنان پيتزا آورده بود.» نکته مديريتي: برخي از مديران حتي كاركنان خود را در طول دوره مديريت خود نديده و آنها را نمي شناسند.. ولي در برخي از مواقع تصميمات خيلي مهمي را در باره آنها گرفته و اجرا مي كنند. داستان چهارم : جواب دندان شکن  روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد . بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ... محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم . زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟ تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید داستان پنجم : گاهی باید نشنید  چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند. بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد. دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام به داخل گودال پرت شد و مرد. اما قورباغه دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که تلاش بیشتر فایده ای ندارد او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد. وقتی بیرون آمد. بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟ معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرد که دیگران او را تشویق می کنند. نظرات و پیشنهادات شما  برای هرچه بهتر شدن عملکرد گروه . با نظرات و پیشنهادات خود ما را یاری کنید | |
| گوي هري پاتر گوي جادويي و اسرار آميز رقص نورهاي جالب و رعد و برق هاي كوچك با لمس اين گوي شگفت انگيز تابش نور الكتريسيته را در يك نقطه مهار كنيد و از ديدن آن لذت ببريد... واقعا باورنكردنيه!!!! وسيلهاي جذاب و زيبا براي محيط كار حركت زيبا و رندوم نوارهاي نوراني گوي جادويي حركت نوارهاي نوراني به سمت انگشتان دست كافيست آن را به برق متصل كنيد تا حركات زيباي نوراني داخل آن ظاهر شود خيلي جالبه ... نه؟؟؟ لمس درخشندگي نور الكتريسيته در كره اي دوار و تمركز زيباي آن يك هديه منحصر به فرد و فوق العاده به همراه كتاب زيورالات به عنوان هديه  قيمت : 25000 تومان  با لمس اين گوي شگفت انگيز تابش نور الكتريسيته را در يك نقطه مهار كنيد و از ديدن آن لذت ببريد... اين گوي جادويي را روشن كنيد و شاهد حركت زيباي نور در اين گوي جادويي باشيد. با حركت انگشت بر روي اين گوي نوارهاي نوراني به دنبال انگشت شما به حركت در ميآيند و صحنه زيبا و جالبي پديد ميآيد. اين وسيله جديد جذابيت خاصي به ميز كار و محيط شما مي دهد و گوي جادويي فضاي زيادي از ميز شما را اشغال نمي كند  قيمت : 25000 تومان  گوي جادويي با كلي رعد و برق خوشرنگ و جذاب كه داخل اين گوي غوغايي به پا كرده اند كه نگو و نپرس با گوي جادويي لذت لمس رعد و برق و مطيع و رام كردن آن را از نزديك داشته باشيد اين گوي جادويي بسيار جذاب با رقص نورهاي جالب و رعد و برق هاي كوچكي كه در داخل آن ايجاد مي كند شما و هر كس ديگري را مدتها به خود مشغول خواهد نمود با لمس اين گوي شگفت انگيز تابش نور الكتريسيته را در يك نقطه مهار كنيد و از ديدن آن لذت ببريد...  قيمت : 25000 تومان  هديه اي فانتزي و به ياد ماندني هديه اي مناسب براي آنكه دوستش داريد..... وسيله اي كه اگر در هر اتاقي يا جايي باشد اولين چيزي خواهد بود كه توجه شخصي كه از آنجا رد مي شود را به خود جلب خواهد نمود شايد لحظه ها مسخ رقص نورهاي آن شود با لمس اين گوي شگفت انگيز تابش نور الكتريسيته را در يك نقطه مهار كنيد و از ديدن آن لذت ببريد...  قيمت : 25000 تومان  گوي جادويي و اسرار آميز رقص نورهاي جالب و رعد و برق هاي كوچك پديده اي جالب و اعجاب انگيز واقعا باورنكردنيه!!!! وسيلهاي جذاب و زيبا براي محيط كار حركت زيبا و رندوم نوارهاي نوراني گوي جادويي حركت نوارهاي نوراني به سمت انگشتان دست كافيست آن را به برق متصل كنيد تا حركات زيباي نوراني داخل آن ظاهر شود با لمس اين گوي شگفت انگيز تابش نور الكتريسيته را در يك نقطه مهار كنيد و از ديدن آن لذت ببريد... | | |
|
__._,_.___
This Group Management By iranian-funn Team
iranian-funn The Biggest Iranian Group
lvl r 24 & Keyvan
__,_._,___
No comments:
Post a Comment