موضوع ایمیل : شروع بکار دوباره گروه ایرانیان فان
با سلام خدمت تمام اعضای گروه ایرانیان فان ،چه کسایی که قبلاً عضو این گروه بودن و کسایی که در این 19 ماه گذشته عضو گروه شدن و هنوز ایمیلی از ما دریافت نکردن . اول باید یه بیوگرافی کوچیک از خودم بگم : من کیوان راد ، بچه مشهد 25 ساله هستم که مدیر و تنها ایمیل سندر این گروه هستم. 19 ماه پیش در تاریخ 19/8/1390 من به خدمت مقدس سربازی اعزام شدم و الان با پایان خدمتم دوباره میهمان inbox شما عزیزان خواهم بود .در یک کلام باید بگم زود گذشت و یادش بخیر . زیباد سرتون درد نمیارم از امروز شنبه تا پنجشنبه هر هفته طبق روال گدشته با 3 یا 4 ایمیل در روز در خدمت شما دوستان خواهم بود . امیدوارم از ایمیل های من لذت ببرید. در پایین هم شعر و مطلب و عکسهایی مربوط به خدمت سربازی میزارم تا شاید خاطرات بعضی های زنده بشه . پاینده و موفق باشید: کیوان راد
********************************************* شعر طنزی در مورد سربازی ! خوشا روزي كه من پنج ساله بودم درون كوچه ها آواره بودم چرا مادر مرا بيست ساله كردي ميان پادگان آواره كردي دم دروازه شهر كه رسيدم صداي طبل و شيپور را شنيدم به خود گفتم كه اين طبل نظام است دو سال شخصي گري بر من حرام است گروهبانان مرا بيچاره كردند لباس شخصيم را پاره كردند به خط كردند تراشيدند سرم را لباس آشخوري كردند تنم را لباس آشخوري رنگ زمين است برادر غم مخور دنيا همين است نگو خدمت بگو زندان هارون كه دل را در جواني مي كند خون نگو خدمت بگو سرچشمه غم نگهباني زياد مرخصي كم مسلسل لوله خودكار دارد گهي تك تير گهي رگبار دارد كلاغ پر مي روم كاسه به دندان براي خوردن يك لقمه نان نوشتم نامه اي با برگ چايي كه هر وقت مي خوري يادم بيايي لب چشمه نشستم خوابم آمد محبت هاي مادر يادم آمد بميرد آن كه سربازي بنا كرد تمام دختران را چشم به راه كرد از آن روزي كه سربازي بنا شد ستم بر ما نشد بر دختران شد گمان كردم كه سربازي دو سال است ندانستم كه عمر يك جوان است
*********************************************
دوره سربازی: موهات رو بلند نکن
*********************************************
فواید سربازی رفتن دخترها :
*********************************************
اندر باب سربازی
*********************************************
چند تا اس ام اس مخصوص سرباز ها و سربازی هر روز تنگ غروب تو سربازی
سربازی راهیست برای آدم کردن پسرها
سر پستم رسیدم خوابم آمد / محبت های مادر یادم آمد
از آن روزی که سربازی به پا شد / ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آنکه سربازی بنا کرد / تو را از من مرا از تو جدا کرد
هر روز تنگ غروب تو سربازی
سر پستم رسیدم خوابم آمد / محبت های مادر یادم آمد
به صف کردند تراشیدند سرم را الهی خیر نبینی سر گروهبان
غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم!
به سربازی روم با کوله پوشتی
به عضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش
پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،
برای هرچه بهتر شدن عملکرد گروه . با نظرات و پیشنهادات خود ما را یاری کنید
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
__._,_.___
No comments:
Post a Comment